هنر اسلامی به جای مصور کردن مسائل نفسانی به مسائلی می پردازد که در همه ادوار ارزشمند بوده است. بدین منظور از تزئینات هندسی به طور گسترده ای کمک گرفته است. از سوی دیگر شاید منع صورت گری نیز در هنر اسلامی باعث رشد نقوش گردیده است. طرح های لطیف و بی پایان به شکلی پیوسته و ترکیب یافته بر مبنای ساختارهای محکم هندسه بنا شده است که به عقیده بعضی، وحدت را در کثرت نشان می دهد (مصدقیان،۱۳۸۴، ۲۲). این نوع تزئین هندسی بیشتر به عنوان پوشش بر روی بناهایی مانند مسجد و یا قسمت های مختلف آن مثل منبر استفاده میشود. اما انواع دیگر آن، مانند گره چینی پوک، در پنجره سازی نیز کاربرد دارد. این نوع زینت را از آغاز قرن دهم در مسجد قرطبه مشاهده می کنیم. به جز ایران از قرن چهاردهم نقش مسلط تزئینات را در مصر نظاره گریم. در دوره تیموری اصول و طرح معماری ارتباط بسیار نزدیکی با تزئینات هندسی داشت. در این تزئینات هر طرح با ترسیم شبکه ای آغاز میشود و سپس نقاط بر روی شبکه طبق روابط هندسی درون آن معین میگردد. برای متصل ساختن این نقاط خطوطی رسم میشود که تقاطع آنها جای نقاط ثانوی را تعیین می کند. انواع بی شماری از اشکال هندسی، طرح های مختلفی را به وجود می آورند که انعطاف پذیر بوده و چون با مصالح مختلف میتوان آنها را کار کرد، اجرای آنها در مکان ها و فواصل مختلف میسر میگردد. زیرا شکل بندی آنها به راحتی انجام میشود. اگر نقوش هندسی را از نظر مصالح و نحوه اجرای آنها درجه بندی کنیم می توانیم به نقوش هندسی روی چوب یا همان گره اشاره کنیم. در این نقوش انواع مسائل هندسه دو بعدی مورد استفاده قرار می گیرد. خواص اشکال چند ضلعی، مسائل خطوط عمود و موازی و اشکال مختلف مساوی و مشابه در این شکلها نیز مورد استفاده قرار گرفته و بطور کلی در سرچشمه نقوش هندسی یک اثر ریاضی هم نهفته است. مثلا یک شکل کوچک با قواعدی که چند بار در یک زمینه تکرار میشود و نقش زیبا به خود می گیرد. حل مسائلی که در موقع کشیدن یا ساختن نقوش باید به آنها توجه کردعبارت است از محاسبه هندسی سطح و وابستگی هنری اجزای قطعات مختلف با هم و رنگ آمیزی هر کدام از نقش های به وجود آمده که استادی مخصوص به خود دارد. موقع بررسی یک نقش قبل از هر چیز باید به ماهیت یا کنه مطلب برای بررسی هندسی آن توجه کرد و بعد از اینکه نحوه تشکیل شکل هندسی نقش تشخیص داده شد میتوان آن را از نقطه نظر مصالح و نوع ویژه کاربرد و موقعیت اجرای کار در محل تحلیل کرد. استادان برای حفظ و انتقال نقش های کشیده یا شناخته شده ای که ویژه اشکال هندسی هستند، آلبوم هایی داشته اند که تصویر نقوش را در آن می کشیدند و این آلبوم ها معروف به دفتر گره یا طومار بودهاند. این دفاتر گره گاهی به صورت طومار نزد استادان فن نگهداری می شد که یا خود استاد آن را تهیه کرده بود یا به ارث از پدران و اجداد خود به یادگار برده و یا نقاشان آن را تهیه کرده بودند و در دسترس استادان می گذاردند که محتوی اجزای رسم نقش بود. منظور از اجرا این است که اکثر این نقوش در شکل های هندسی مانند مربع یا مربع مستطیل یا چند ضلعی ساخته میشوند و این چند ضلعی ها از طریق تقسیم سطح نقوش به وسیله خطوطی که خط کور یا خط قاعده نامیده میشوند و تکراری می باشند، پدید می آید. این مربع ها و مستطیل ها ساده نیستند و به وسیله خط های کور آنها را به تقسیمات زیادی قسمت می کنند که اجزاء ریزتری مانند مثلث و چند ضلعی و .. به وجود می آورند،. از این نقطه نظر استادان در قدیم، دفاتر گره و طومارها را به بهترین طریق تهیه کرده اند. به طوری که با حداقل خط های کور توانسته اند آن را تکمیل و روش تشکیل آن را ارائه نمایند.
امروزه از دفاتر گره و طومارهای گذشته اثری نیست و آنچه در دست میباشد در زمان معاصر کشیده شده است. فقط در دفاتر گره زمان معاصر این اشکال را به روش خط کشی نشان داده اند و این نمونه ها از نظر ظاهر بسیار خوب ولی از لحاظ خط کشی قواعد ناقص هستند. کلیه این نقشه ها در زمان قدیم با وسایل خیلی ساده کشیده می شدند. این وسایل عبارت بودند از یک خط کش و یک گونیای ساده بدون درجه بندی و یک پرگار آهنی که به وسیله آهنگران ساخته می شد. دو سر پایه های پرگار تیز بود و محلی برای نصب مداد نداشت و خط کشی به وسیله آن انجام می گرفت. به طوری که محل حرکت نیش پرگار روی کاغذ جا می گذاشت و مورد استفاده قرار می گرفت. بیستر این طومارها با مداد کشیده می شدند و فقط در بعضی موارد برای نگهداری طومار از مرکب استفاده می کردند. در مرحله اول خطوط کور را با نیش پرگار بدون استفاده از مداد یا مرکب می کشیدند، سپس خط های اصلی نقش را با مداد ترسیم می کردند. در این نقوش فقط نباید به خط توجه کرد بلکه میتوان با تصور و تفکر نقش بهتری به وجود آورد. البته تمام نقش ها به وسیله خطوط به دست می آید ولی اصول کار در دست اساتید فن میباشد. با این تشخیص است که درجه بندی و اسم گذاری نقوش هندسی نزد اساتید معروف است. این اسم گذاری، که به شرح آن خواهیم پرداخت، معروف و شناخت آن نزد استادان به وسیله همین نام ها مشهور است. با این شرایط است که اشکال را با هم ادغام می کنند و شکل دلخواه را تشکیل می دهند. در هر حال خط هیچگاه از بین نمی رود و گاهی هم آن را بیشتر در اشکال به روشی نشان می دهند که برجسته به نظر آید. در این صورت بیننده چنین نقوشی را نه یک شکل بلکه بافتی از خطوط خواهد دید. گاهی در دید کلی ترسیم یک نقش به نظر ساده می رسد در صورتی که برای بیننده مشکل و بغرنج به نظر می رسد و خطوط بافت ها با خطوط اصلی که در هم ادغام شده اند ترسیم را گاهی مشکل تر جلوه می دهند.